Nature

...Nature is full of powerful concoctions


آقای هیچکس (Mr. Nobody) - 2009



- کارگردان: Jaco Van Dormael


فیلم بسیار جالبیه.

اولاً بگم که طولانیه. سه ساعته و پیشنهاد میکنم در دو مرحله ی 1.5 ساعته ببینیدش.

دوم اینکه ممکنه بخاطر روایتهای موازی ای که داره کمی گیج کننده باشه. ولی با یکی دو بار دیدن یا بهتر، با گذشت زمان و ته نشین شدن در ذهن، کم کم بهتر و بهتر میفهمیدش.

این فیلم، اینطوری شروع میشه که



مادر! (Mother!) - 2017


- کارگردان: Darren Aronofsky


ذهنیت (Mindscape) - 2013


- کارگردان: Jorge Dorado


ژانر معناگرا، روانشناسی، ترسناک

فیلم زیبائیه. بسیار در آثار دیگه بهش ارجاع میشه. درخشش بازیگرانش زیبا و تأثیرگذاره. طرفدار هر کدوم از ژانرهای فوق که باشید از دیدن این فیلم لذت میبرید.

ماجراش درباره ی توانمندی خاصی برای نفوذ به ذهن افراد و خوندن خاطراتشون هست که توسط اشخاصی که توانایی انجام این کار رو دارن انجام میشه و یکی از کاربردهاش اینه که کمکی برای اثبات شواهد در دادگاه هاست...
یکی از افرادی که در این کار مهارت داره، یعنی بازیگر نقش اول فیلم، بعد از اتفاق ناگواری که تجربه کرده*، در آستانه ی کنار گذاشتن این کاره که یک کیس بهش پیشنهاد میشه. یک دختر نوجوان بسیار باهوش با ویژگی های خاص...


* ارور ذهنیِ آدمهایی با تجربیات تلخ، در حین انجام فرایندهای ذهنی، همیشه پدیده ای جالب بوده برام... مثل ویروس ذهن شرلوک هلمز، یا مثل همسر دام کاب در تلقین!


+ یه دوستی داشتم دوره ی راهنمایی، خیلی شبیه این دختر بود. دلم براش، یا شاید برای اون دوران، تنگ شده.



خاطرات قتل (Memories of Murder) - 2003



- کارگردان: Bong Joon-ho

- زبان: کره جنوبی.


ژانر جنایی، معمایی.

مناسب زیر 18 سال نیست.

یکسری قتلهای زنجیره ای بشدت ناهنجار در یکی از شهرهای کوچیک رخ میده و کارآگاهان محلی تلاش میکنن طبق عادت همیشگیشون با زدنِ متهمین، ازشون اعتراف زورکی بگیرن و پرونده رو حل کنن! تا اینکه یک کارآگاه جدید به اون شهر میاد که به شیوه ی حرفه ای کار رو دنبال میکنه تا قاتل واقعی دستگیر بشه. پلیس محلی هم کم کم یاد میگیره روشش رو عوض کنه - و مجبوره! چون قتلها دارن ادامه پیدا میکنن -...

اولش وقتی داشتیم این فیلمو میدیدیم نیشمون باز بود که آخه چه کاریه! :)

راستش من تا حالا فیلم زبان اصل آسیای شرقی ندیده بودم و خیلی برام آوای زبانشون جالب بود که دیگه در پایان، بهش عادت کردم! (همین حس رو درباره ی فیلم مخفی داشتم.) تجربه جالبی بود برام.

خلاصه اینکه اولش مطمئن نبودم دوست دارم ادامه بدم به دیدنش یا نه چون خیلی از سبک اکشن، اونم شرقی خوشم نمیاد. ولی فیلم کم کم وزنه ی روانشناسی و معماییش سنگین تر شد و از اون سبک فیلمهای صرفاً بزن بزنِ خالی، کاملاً فاصله گرفت.

بنظرم به نوعی هم فصل مشترکی از تحقیقات جنایی رو نشون میداد که در هر نقطه از دنیا میتونه رخ بده...

نماهای عریض و استفاده از عناصر طبیعی در فیلم، به زیبایی صورت گرفته.


+ عاشق جفت پا اومدن های یکیشون شدم! :) سعی کردم الگوی خودم قرار بدم برای بعضی ها همینجوری باید جفت پا اومد! :)))



یادآور (Memento) - 2000



- کارگردان: Christopher Nolan


من یک سوال از شما دارم. آیا میشود این فیلم را دید و عاشقش نشد؟


خاطره، یا یادآور، فیلمی از کریستوفر نولان، در ژانر معمایی، معناگرا، و روانشناسیه و کمی هم گریز به سبک ترس میزنه..

مردی صبح از خواب بیدار میشه و هیچ چیز رو به یاد نمیاره.

این آدم، حافظه اش رو از دست داده، و بیماری نادری پیدا کرده که فقط 1 روز میتونه حافظه اش رو نگه داره و هر روز صبح، اصطلاحاً reset میشه! آخرین خاطره ی ثبت شده در ذهن این مرد اینه که به خونه شون حمله شد و همسرش رو کشتن. با این حال، میخواد به دنبال قاتل همسرش بگرده و انتقام بگیره! ببینید که چه شاهکاری می اندیشه که بتونه با این وضعیتی که داره، یک پرونده رو دنبال کنه...


شاهکار اصلی ولی شیوه ی روایت فیلمه. حافظه ی این آدم هر روز صبح کاملاً پاک میشه و اطلاعاتِ روزهای قبل رو نداره. پس فیلم هم یکجوری ساخته شده که مخاطب هم درست مثل خود اون مرد باشه!
یعنی فیلم از آخر به اول ساخته شده و شما از روز آخر، شروع به دیدن میکنید برای همین به همون اندازه که حافظه ی اون مرد، پاکه، حافظه ی شما هم پاکه. همینطور که فیلم جلو میره، شما به روزهای عقب تر میرید. ولی باز مهم نیست چون در روز قبلی هم، باز هم از روزهای قبل ترش، بی خبرید و همه چیز جدیده! باز هم مثل همون مرد.


و این همه ش نیست!... شاهکارهای زیادی در انتظاره...!


این فیلم رو شاید بشه هزاران بار دید...


+ از جهاتی، فیلم به مفهوم فیلم تلقین، نزدیکه... اصلاً حالا که فکرش رو میکنم خیلی به تلقین نزدیکه!



Edited By Me - Based On Erfan - Retrieved from Zehne Ziba
Powered by Bayan