Wednesday 9 Mehr 99
Wednesday 9 Mehr 99
Tuesday 8 Mehr 99
- کارگردان: Paul Anderson
این مجموعه فیلم از روی یکسری بازی به همین نام ساخته شده که قدمتش به سال 1998 برمیگرده و تا 2021 ادامه داشته.
فکر میکنم 7 فیلم ازش ساخته شده و من فکر کنم 5 یا 6 تاشو دیدم..
ژانر آخرالزمانی، ترسناک، هیجانی، و کمی هم ابرقهرمانیه. قهرمان فیلم هم شخصیه به نام "آلیس".
جزء موفق ترین فیلمهای اون برهه است که مایه ی داستانیش پخش شدن ویروسی خاص از یک تشکیلات زیرزمینی بنام آمبرلا، و زامبی شدن ملت بود، و خب یه عده هم که دنبال نجات هستن.
و البته که خوش ساخت و قشنگه.
فیلم خوبیه. هیجان انگیزه و برای دیدن با دوستان جذابه. بسیاری از صحنه های این فیلم، مورد ارجاع سازندگان آثار دیگه قرار گرفته.
در باب موضوعاتی که انسان رو به چالش میکشه مثل کپی کردن و تکثیرش هم حرفی داره.
چالش انگیزترین صحنه ای که از این فیلم به یاد دارم، ماجرای میدان آزمایشی و لباس قرمزه. که اتفاقاً به همین سبک بسیار اشاره میشه...
این فیلمها رو خیلی وقت پیش دیدم. الآن زیاد با جزئیات یادم نمیاد ولی همون موقع که دیدیم خیلی جالب بود و لذت بردیم و با تصویرسازی های خاص خودش، خاطره داریم...
Tuesday 8 Mehr 99
Tuesday 8 Mehr 99
- کارگردان: Denis Villeneuve
یه فیلم با محتوای معمایی، کمی ماجراجویانه و جنایی. با فضایی آروم، مخصوص لم دادن و تماشا کردن تو یک بعد از ظهر خلوت و بارانی، که حوصله ی هیچی رو نداری و حالت گرفته اس... ذهنتو پرت میکنه از همه جا بیرون...
البته چند تا صحنه ی خشن هم داره که گفتم هشدار بدم. در واقع، درباره ی اینکه چرا و چی میشه که کار به اونجا میکشه و آیا درست بوده یا نه، خیلی میشه حرف زد...
ریتم فیلم تند و سریع نیست و حداقلِ موسیقیِ متن رو داره. (البته من اینجور کارها رو دوست دارم). فضا رئاله و اونچه شما رو به ادامه ی تماشا دعوت میکنه، پیدا کردن جواب معما، و همچنین بازی خیره کننده ی بازیگران اصلیشه.
ماجرا خیلی ساده است. دو تا خانواده که با هم معاشرت دارن، روز عید کنار هم جمع میشن اما دو تا دختر کوچولوی دو خانواده با هم میرن بیرون که بازی کنن و ناپدید میشن. پدرها سعی میکنن بچه هاشون رو پیدا کنن و به شخصی مظنون میشن که پلیس مدرکی برای متهم کردنش نداره...
بازی کارآگاه پلیس هم بسیار زیباست. اصلاً به چشم برادری خیلی خوشم اومد ازش :)
Tuesday 8 Mehr 99
- کارگردان: Victor Salva
این فیلم رو سالها پیش از تلوزیون دیده بودم. یکی از اولین آشنایی های رسمی من با هنر سینما و قدرت تأثیرگذاری عمیقش بر خفته ترین زوایای وجود انسان.
ممکنه دیده باشیدش. یک ژیمناستیک باز که تصادف میکنه و پاهاش خرد میشه. اما با یک تعمیرکار آشنا میشه که مهارت تمرکزی عجیبی داره...
++ و یه چیز دیگه هم فهمیدم.
***
For all the times, I see the world, differently
...