- کارگردان: David Lynch
هنری، معناگرا، روان شناسی، انتقادی
داستانش اینه که یک دختر از یه شهر دیگه سفر میکنه که بره
به هالیوود و بازیگر بشه. و برای اقامت میره به خونه ی خاله اش که سفره و
خونه رو براش خالی گذاشته. اما دختر وقتی وارد خونه میشه متوجه میشه یک
خانم دیگه اونجاست که چیزی هم یادش نمیاد! با هم دوست میشن و دختر سعی
میکنه کمکش کنه تا اون خانم حافظه اش رو بدست بیاره...
فیلم قشنگیه. از چندین لحاظ. موسیقی، خط داستانی ساده اما عمیق، عناصر متضاد، رنگ، اشاره های متعدد و مختلف روانشناسی، جامعه شناسی، و پر از رویارویی ها و تقابل های ساده ی ساده ی انسانی.
از نظر بسیاری از نمادهای بکار رفته، بسیار قابل ارجاع دادن در آثار دیگه است...
فهمش یکم سخته و هر کس برداشتی از اون رو داره.
البته یذره به به و چه چه ها درباره اش زیاده که من خودم دیگه در اووون حد به به - چه چه نمیکنم :) ولی خوبه بهرحال و مشخصه که از آثار ارزشمندی بوده در زمانی که ساخته شده. و البته نقدهای سینمایی هم توشه (شاید واسه همین خیلی زیادی به به چه چه کردن:)).
و بنظرم سبکش و ترفندهایی که در اون بکار رفته، تنه به تنه ی کارهای امروزی میزنه و در برخی موارد حتی کاملاً منحصر به خودشه (مثل صحنه ی سالن تئاتر). در هر حال، وقتی الآن بنظر فیلمی پر از حرفهای نگفته و چاشنی های کار گذاشته شده میاد، و آدم دوست داره با حال و هواش زندگی کنه و پا به پای موسیقی و بریده سکانسهاش خاطره بازی کنه، پس احتمالاً حق داشته که اون موقع ترکونده باشه! :)
+ As a typical mom: بچه های نمونه، گلهای تو خونه، پیشنهاد میکنم ورژن سانسور شده اش رو که برای دانلود وجود داره، ببینید و
اگر فکر کردید نفهمیدید چی شد، تقصیر سانسور نیست، کلا فیلمهای هنری
اینجوری ان! بعد از یه مدت متوجه میشین چی شد، جدی میگم :) با این حال اگر اصلشو دیدید صحنه هاشو بزنین جلو. آآآ باریک الله :)