...Nature is full of powerful concoctions
- کارگردان: Peter Segal
ژانر کمدی، فانتزی
این فیلم رو هم از تلویزیون دیدم. بازیشون قشنگه، دوبله ش هم قشنگه. خلاصه از اون فیلمهائیه که برای دیدن در یک جمع خونوادگی خوبه و فکر میکنم تی وی دو هزار بار تاحالا پخشش کرده. فضای مفرحی داره.
- کارگردان: Lee Toland Krieger
ژانر درام یا رمانتیک فانتزی، و رئالیسم جادویی
ماجرای زنی هست که طبق یک سانحه ی تصادف، اتفاقی در بدنش می افته و روند "پیر شدن" در اون متوقف میشه. ...
سوژه ی جالبی هست. فیلم رو از تلویزیون دیدم و از همون صحنه های اول، با وجود سادگی ای که داشت برام جالب بود و به تماشاش ادامه دادم.
+ نام فیلم، ایهامی از معنی های کلمه ی "Age" از جمله، عمر، سن، عصر، بلوغ و پیری هست. و زیباست.
++ فیلم، روایت ساده ای داره و میتونست جای کار بیشتری هم داشته باشه. توی این موضوعِ "عمر کردن اما پیر نشدن" با "ومپایرها (یا همون خون آشامها)"ی سریالهای سوپرنچرال-طور وجه مشترک داره و همون موقع که این سریالها رو نگاه میکردم، به این فکر میکردم که چطور یک فرد با ظاهر جوان رو میشه نشون داد درحالیکه ذهنش پیره و تجارب دیگه ای داره...
بطور کلی بنظر میاد این موضوع باید پیچیده تر از اینی باشه که به نمایش میذارن ولی بهرحال، این سوژه، با هر سطحی که به نمایش گذاشته میشه، جذابه.
- کارگردان: Jesse James Miller
این فیلم رو هم یه روز از تلویزیون دیدم. اون چیزی که جذبم کرد، بازی جالبِ پسربچه با همون چهره ی خاصش، و رویاها، احساس غریبگی و هدف-پردازی های یه بچه توی اون سن و سال بود که کاملاً درک شدنی بود برام. فیلم، یجورایی درام خانوادگی، کمی هم ورزشی (گلف)، اجتماعی، و بطور کلی تقریباً تین ایجری بود.
ولی دوباره نمیبینمش. عمرا مورد علاقه م نیست این ژانر.
- کارگردان: Frank Darabont
یه فیلم آروم و ریلکس، برای یه بعد از ظهر بارونی. تلویزیون میلیونها بار نشونش داده. فکر میکنم یکبار بالاخره تا آخر دیدمش ولی الآن که دارم مینویسم درست یادم نیست. فضای زندان و اتفاقاتی که می افته جالبه. فکر میکنم زیاد هم ازش این طرف و اون طرف الگو گرفته باشن...
+ بی ربط: چند وقت پیش، فیلم ایرانیِ "سرخ پوست" رو از تی وی دیدم و با اینکه فیلمهای داخلی رو زیاد دوست ندارم، بنظرم خوش ساخت و قشنگ بود. و چقدر فضاش منو یاد این فیلم مینداخت. یه زندان که اونقدر دوره که... خلاصه شاید ربطی نداشته باشن به هم و شاید هم ربطهای ریزی داشته باشن. ولی بطور کلی ریتم کندِ هر دو، پیش رفتن همه ی فیلم در یک فضای زندان، یونیفرم پوشیدنِ شخصیت محوری،.. و دور افتاده و نمور بودنِ لوکیشن،.. و زمانِ قدیمی!.. در هر دو، از شباهتهایی بودن که برام جالب بود.
- کارگردان: Xavier Giannoli
- زبان: فرانسوی
ژانرش رو نمیگم. همین شروع کنید به دیدنِ فیلم، براتون جذاب میشه. (من از تلویزیون دیدم.) سوژه ش خیلی جالبه با اینکه ریتم فیلم آرومه. ولی تا آخر میبردتون. یکی از بهترین شیوه های روایتِ موضوعی هست که میخواد روایت کنه. [خیلی دارم تلاش میکنم لو ندم :)]
زیباست خلاصه. و میشه در بحثها، بهش استناد کرد یا در واقع ازش مثال آورد... ولی "2 بار" نمیشه دیدش. ماجراش که لو میره و پیامش رو که میرسونه دیگه ریتم فیلم بسیار خسته کننده است.
+ خلاصه اینکه... اسم "مارتین کازینسکی" رو یادتون نره!... ;)